بسم الله الرحمن الرحیم
خطبۀ اول نماز عید قربان 1397
دو عید بزرگ پس از عبودیت
روز عید قربان است، به همۀ شما و همۀ مؤمنین و مؤمنات این روز مبارک و روز بزرگ را تبریک عرض میکنم. عیدبودن برای هر کسی زمانی است که حقیقتاً شاد باشد و دو عید در دین اسلام داریم که هر دو بعد از پایان یک دورۀ عبودیت است: یکی ماه مبارک رمضان، وقتی تمام میشود و شخص عبادت خدا را در روزها و شبهای ماه مبارک انجام داده، در پایان، عید فطر عیدی او قرار میگیرد. بخشش از گناهان، پاکشدن از معاصی و دیگری عید قربان است که بعد از چهل روزی که حضرت موسی(علیهالسلام) به کوه طور، به ملاقات پروردگار رفته بودند، ماه ذی قعده و ده شب اول ذی حجه، ایام معدودات، ایام معلومات، لیالی عشر، تعبیرات مختلف قرآن از این دهۀ اول ذی حجه و بعد از پایان، مصادف میشود با عید قربان.
عید قربان؛ عید حُجّاح
حاجیان خانۀ خدا هم بعد از اینکه مناسک خودشان را انجام میدهند و موفق میشوند در روز عید قربان تخلیه و تحلیه بکنند، این روز برایشان عید میشود. تخلیه خالیکردن خود در روز عید قربان برای حاجیان به دو چیز است: یکی با رمی جمرۀ عقبه، یعنی مبارزۀ با دشمن اصلی، کنارگذاشتن دشمن و دیگری کنارگذاشتن دنیا با ذبح گوسفند. خود را وقتی خالی میکند از این دو چیز، آن وقت به حلق یا تقصیر روی میآورد که تحلیه و زیورزدن خود است. زیور انسان همان تقواست؛ «وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ»[1] زینت برای شخص در روح او همان ایمان جزمی، قطعی، یقین به پروردگار، بدون شک و شبهه، این را به آن میگویند زینت روح. یک اعتقاد راسخ دارد. این اعتقاد قوی، قطعی، بدون ریب و شک، مؤمن را هم در عمل به تکالیفش محکم میکند، هم در مبارزۀ با دشمن و انقطاع از دنیا. مجموع این میشود: تقوا. تقوایی که روح خطبههاست باید مرتب برای خودمان تذکر بدهیم، به آن توجه بکنیم.
آرامش در مسائل اقتصادی
یکی از چیزهایی که آرامش خوب میدهد به انسان، آرامش در مسائل اقتصادی و دنیایی است که باید نکات گوناگونی را که ده نکتهاش را که هر کدام از اینها پشتوانۀ آیات و احادیث فراوان دارد، بیان میکنم.
ده نکته برای طی کردن دنیا در آرامش
ده تا نکته را عرض میکنم که اگر کسی بخواهد دنیای خودش را با آرامش بگذراند در مسائل مالی و مادی، این ده تا نکته را رعایت بکند:
1. تلاش متعارف برای تحصیل رزق
یکی این است که تلاش و عمل متعارف برای تحصیل رزق بکند، کوتاهی نکند. در کوتاهی کمبود پیدا بکند بعد بگوید من صبر میکنم. باید تلاش متعارف را در تحصیل رزق داشته باشد.
2. توکل به خدا در تلاش
در حین تلاش، توکل به خدا فراموشش نشود که کسانی که توکل بر او میکنند؛ «فَهُوَ حَسْبُهُ»[2] و او از راهی که فکر نمیکنند، خدای متعال رزقشان را متکفل میشود.
3. نداشتن آرزوهای طولانی
کسی که آرزوی طولانی دارد، هر چه هم در دنیا تحصیل میکند باز آرزو دارد که به مراحل بالاتر از مادیات برسد؛ لذا غصه دائماً در وجودش است، در هر مرحلهای از مراحل مادیات که قرار بگیرد.
4. تحصیل و تقویت عزت نفس است
کسی که نفسش را بزرگ میشمارد، عزیز میداند، آلوده به کالاهای پست دنیا نمیکند و خودش را فوق دنیا میداند، لذا دنبال دنیا حرکت نمیکند، دنبال رسیدن به کمال حرکت میکند و دنیا مثل سایه دنبالش حرکت میکند و الا کسی که به دنبال سایه میرود هیچوقت به سایۀ خودش نمیرسد؛ اما وقتی پشت به سایه میکند و حرکت میکند سایه دنبال او مرتب حرکت میکند.
5. نگاه نکردن به بالا دستی در امور دنیایی
فرمودند: نگاه به بالادستیهای خود در امور دنیایی نکنید؛ چون نگاه به بالاستکردن باز نگرانی باطنی برای شخص میآورد. هرچه هم مال ذخیره کرده باشد بالاخره در مقایسۀ با بالاترها میگوید من این را ندارم و باز غصه میخورد. در امور خوب، در امور تقوا گفتند در بالادست نگاه بکنید تا حرکت بکنید؛ اما در امور دنیایی میگویند به پاییندست نگاه کنید تا به مقداری که دارید خشنود باشید.
6. همنشینی با فقرا
همنشینی با فقراست که عملاً انسان را قانع میکند به آنچه که دارد.
7. توجه به فنای دنیا
فنای دنیا چیزی است که عاقل به آن دل نمیبندد. لذا آنچه که ذخیره دارد و کسب میکند از باب وظیفه اما دل به آن نمیبندد چون میداند از دستش گرفته میشود.
8. راضیبودن به تقدیرات الهی
بعد از آنکه تلاش خودش را انجام داد؛ یعنی تقصیر نداشته باشد، بعد از اینکه وظیفهاش را انجام داد یک مقدراتی را خداوند برایش اندازهگیری کرده، این را برای خودش مصلحت بداند. این را طبق حکمت بداند و قلباً بگوید خدای متعال بهتر از من میداند که من چه مقداری نیازم است. بگوید چه بسا بیشتر از این مقدار تهیه بکنم سبب طغیان من میشود؛ «کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى، أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى»[3].
9. کَندن حرص و طمع و حب دنیا از دل
کسی که حریص به مال دنیاست و طمع دارد به مال دنیا، طمع دارد به مال دیگران، نگاهش به اندوختههای دیگران است و حب دنیا را دارد بداند به هر مقدار از مال دنیا برسد، قانع نمیشود. بهخصوص هرچه سنش هم بالاتر میرود تازه طمعش بیشتر هم میشود؛ مثل آن پیرمردی که زمان هارونالرشید بعد از صد و شصت و هفتاد سالش بود پیرمرد را آوردندش حدیثی را از پیامبر خواند که مستقیم شنیده بود، گفت من شنیدم پیامبر فرمودند که انسان پیر میشود ولی دو صفت در او مدام جوان میشود: یکی حرص و دیگری آرزوهای طولانی. هارون یک مقدار خوبی به او جایزه داد و مرخصش کرد. وقتی میبردندش، گفت من را برگردانید پیش هارون و وقتی آمد هارون گفت چرا برگشتی؟ گفت میخواستم ببینم این جایزهای که امسال به من دادی سالهای آینده هم من را احضار میکنی، خودم را برای روایات دیگری آماده کنم یا نه؟ هارون تعجب کرد. گفت پیامبر راست گفتند این حدیثی که گفتی با همین برخورد عملیات صادق شد که بعد از این عمر طولانی هم حرصش را نشان داد به مال دنیا و هم آرزوی طولانی که میگوید سالهای آینده، آیا باز مجدداً میآیم یا نمیآیم. این حرص است که انسان را همیشه مقرون به غصه و غم میکند اما وقتی حرص را از خودش کند خشنود به آن چیزی است که دارد.
10. اقتصاد و میانه روی
اقتصاد؛ یعنی میانهروی، اعتدال هم در تحصیل مال و هم در مصرف مال. وقتی انسان میانهروی را که از آن به کفاف یاد میکنند و کمتر از کفاف در علم اخلاق به قناعت از آن یاد میکنند. کفاف مربوط به رفتار است، قناعت مربوط به روحیه است. وقتی کفاف و قناعت را انسان سرلوحۀ خودش قرار داد، در زندگی آسوده و راحت میشود.
این نکات دهگانۀ بسیار ارزشمندی است که در معارف دین ما با آن برخورد میکنیم. امیدوارم همۀ ما در زندگی همیشه دنیای خوب و شادی را داشته باشیم. هر روز برایمان عید باشد؛ اما این شادی که گفتیم، شادی مربوط به زندگی بود، مربوط به معیشت ظاهری و دنیایی ما بود و مسلم است که انسان هم جسم دارد و هم روح دارد. روحمان هم باید شاد باشد.
شادی روح
شادی روح در چه است؟ عرض کردم در وقتی است که ایمان قوی باشد، شک به وجود خدا، شک در قیامت نداشته باشد و در عمل هم متعبد به دستورات دین باشد. من برای شادی ظاهری و شادی معنوی توصیهای دارم، روایت هم دارد: استعمال آب. هر یک ربع ساعت، آبی را انسان به صورت بزند، این حلم انسان را زیاد میکند، غضب را تقلیل میدهد، ظرفیت روحی را بالا میبرد، برخورد با دیگران را معتدل میکند، آرامش میدهد به انسان، هشیاریاش را بیشتر میکند و در نهایت طول عمر پیدا میکند. این را آن غافل نباشید.
نماز اول وقت و نماز شب؛ اوج لذت روح
از آن طرف آرامش روحی اگر میخواهید داشته باشید از بین دستورات مختلف دین، آن قلهاش را خدمتتان عرض میکنم: نماز اول وقت. عزیزان این ذکر الهی که فرمود: «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ»[4] یک تعبیر و تأویلش این است: ذکر الهی مهمترینش «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری»[5] است. خودتان را مقید کنید به اول وقت ولو در خودرو هستید اول وقت شد نگه دارید، اولین مسجد بروید. با خدای خود یک عهد اینطوری ببندید و اگر سحر بلند شدید نیم ساعت به اذان صبح، نماز شب را بخوانید، آن روز احساس میکنید روح شادی دارید، نشاط دارید. این دو را با هم شاد بکنید. هم با نماز شب و نماز اول وقت هم با استفادۀ از آب، هم روحتان را و هم جسمتان را با هم نشاطش را جلو ببرید.
تربت امام حسین(علیهالسلام) برای دفع بیماریها
استفادۀ از تربت هم برای دفع بیماریها، خیلی مؤثر است با روایتی که وجود دارد و بنده تجربه خیلی دارم؛ حتی بیماریهای سرطانی که نیاز به شیمیدرمانی داشتند، استفاده از تربت شد حتی میکروب از بدنشان دفع شده بود و پزشک هم تعجب کرد. موارد متعدد بوده است. در عین حال ما تسلیم مصلح الهی هم هستیم؛ اما در عین حال توصیه میکنم غافل نباشید از تربت سیدالشهدا(علیهالسلام) طبق روایتی که دارد. این تربت را در حدود سی لیتر آب آشامیدنی بریزید و سورۀ حمد، آیت الکرسی، سورۀ قدر، سورۀ توحید، سورۀ کافرون، سورۀ فلق، سورۀ ناس، استغفار و صلوات هر کدامش را هفتاد مرتبه به آب میخوانید و درب آب را میبندید مجاور هوا نباشد و بعد به وفور، خیلی زیاد از این آب مرتب استفاده میکنید و هیچ آب دیگر نمیخورید یعنی تمام آبی که میل میکنید حتی چای شربت، آب غذایتان به وفور از این آب بخورید. از روز سوم به بعد آرامش عجیبی را در خودتان احساس میکنید و در پایان هفته روایت دارد بیماریها از بدنتان دفع میشود. اینها برای آرامش جسمی و روحی است. هرچه میتوانید خودتان را به خدای متعال وصل کنید، به حجت الهی خودتان را وصل کنید. جسمتان را به مسجد انس بدهید. تعظیم شعائر، اینها هر کدامش دلها را شاد میکند و آن شادی ظاهری ان شاء الله زندگی خوب و با نشاطی را برای خودتان رقم بزنید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ، وَ لَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدُ
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبۀ دوم نماز عید قربان سال 1397
توصیه به تقوا
مجدداً خودم و همۀ عزیزان را به رعایت تقوا توصیه میکنم. روز عید است؛ اما عید ما وقتی است که نماز عیدمان را پشت سر حجت الهی، حضرت بقیةالله(ارواحنافداه) اقامه کنیم و از فرمایشات ایشان و بهخصوص توصیۀ به تقوایی که میکند و تأثیر کلام ایشان استفاده کنیم. پروردگارا مؤمنین و مؤمناتی که حاضر میشوند در این جمعهای نماز عید، نماز عید قربان، عید فطر، نماز جمعه، همۀ اینها را موفق به اقامۀ نماز، پشت سر حجت الهی بفرما.
«السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُکَبِّرُ وَ تُهَلِّلُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ السَّلَامُ عَلَیْکَ حِینَ تُمْسِی وَ تُصْبِحُ السَّلَامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ إِذا یَغْشى وَ النَّهارِ إِذا تَجَلَّى»[6]؛ سلام بر شما در شب تیره؛ یعنی کل دوران غیبت و آن نهاری که تجلی میکند بهخصوص صبح جمعهای که صدای شما از کنار کعبه به همۀ مردم دنیا میرسد و شنیده میشود.
اتحاد سه قوه؛ راه تحقق یافتن شعار تدبیر و امید
مسائل متعددی را کشور و نظام ما با آن مواجه است. رهبری معظم انقلاب هم با دقت آخرین نکاتی که شایسته است و لازم است همه به آن توجه بکنیم و بصیرت داشته باشیم، با بیان رسا و دقیق تذکر میدهند. لازم است اینها را به آن توجه بکنیم. دولت و مردم همه با هم انسجام خودمان را، اتحاد خودمان را داشته باشیم. قوای سهگانه، هم مجلس شورای اسلامی، با قوانین خوب از دولت حمایت بکنند. دولت با اجرای دقیق قانون و قوۀ قضائیه با دقت و قوت در مقابل با فساد، این سه اگر در کنار هم باشند آن دولت تدبیر و امیدی که در شعار دولت فعلی بود قطعاً محقق میشود و مخصوص چهار سال اول نمیشود که معمولاً دولتهای گذشته هم اینطور بودند. در چهار سال اول خوب مواظبت میکنند، جلوگیری از تورم را، به دلیل اینکه میخواهند رأی چهار سال بعد را داشته باشند؛ اما متأسفانه در چهارسال بعدی آن جدیت را مشاهده نمیکنیم. اما بالاخره انتظار است. اگر همه با هم دست به یکدیگر بدهیم، حمایت بکنیم، دنبال حزب و سیاسیکاری نباشیم آن علی برکة اللهی که مرتب گفته میشود در هشت سال و بلکه در دوران نظام کلاً پیاده میشود. ما این برکت را همیشه میخواهیم، نه فقط در چهار سال اول.
ده قانون مهم سیاست اسلام در مبارزۀ با دشمن
برای این صحبت به ذهنم رسید از سورۀ انفال، از آیۀ 55 تا 65 ده تا آیه است، این آیات را اگر ملاحظه بکنید اصول مهم سیاست اسلام را در مبارزۀ با دشمن و اینکه چه نکاتی را باید دقت بکنیم. من فهرستش را عرض میکنم. در این آیات ده تا آیه، ده تا قانون مهم وجود دارد.
1. بدترین موجودات کفار هستند؛ دلیل بد بودنشان انسان بودنشان نیست، کفر آنهاست، لجبازی آنها در مقابل حق و ایمان نیاوردنشان است؛ 2. پیمانشکنی؛ 3. در برخورد با دشمن میگوید ریشه را اول بزنید که روز عید قربان هم اول جمرۀ عقبه سنگ زده میشود. جمرۀ اول و دوم را حاجی اصلاً سنگ نمیزند. این حالا در آیات قرآن آمده است؛ 4. اصرار نکردن به پیمان، وقتی که دشمن پیمانش را میشکند دیگر او شروع کرده ما اصراری نباید داشته باشیم؛ 5. دشمن را قدرت برتر ندانیم. این قدرت برتر دیدن است که مدام اصرار میکنیم بر بقای پیمان؛ 6. برای اینکه آنها را قدرت برتر ندانیم آمادگی رزمی باید در کشور ایجاد بکنیم؛ 7. هیچ وقت مؤمن شروع برای جنگ نمیکند. استمرار جنگ را هم هیچ انگیزه ندارد؛ 8. احتمال خدعۀ دشمن را همیشه بدهید؛ 9. اتحاد؛ 10. کفایت پروردگار و برتری داشتن مؤمنین نسبت به کفار. حالا من یک اشارهای میکنم: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ»[7] دشمنان را، آنهایی که کافرند اینها بدترین جنبندۀ روی زمین هستند، چرا؟ «الَّذینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فی کُلِّ مَرَّةٍ وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ»[8] کسانیاند که شما با آنها پیمان میبندید، آنها شروعکننده نیستند. رهبر معظم گفتند در این مذاکرات دشمنان از ما نقد میخواهند اما خودشان وعده میدهند که ما آینده چه میکنیم؛ البته وعدههایشان را خوب میدهند. این تعبیر قرآن را خوب دقت کنید: «الَّذینَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ» شما با آنها خوب عهد میبندید و پایش هم خوب میایستید. در بحث هستهای دیدید، مراکز هستهای را میایستید تعطیل هم میکنید اما آنها چه؟ «ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فی کُلِّ مَرَّةٍ»؛ مرتب آنها عهدشان را نقض میکنند «فی کُلِّ مَرَّةٍ» سال 82 نقض کردند که خوشبختانه همین تیم هستهای هم آن موقع در شورای امنیت ملی بوده الآن هم باز دومرتبه نقض کردند «وَ هُمْ لا یَتَّقُونَ».حالا وظیفۀ مومن در مواجهۀ با دشمن، میفرماید وقتی در جنگ اینها را پیدایشان کردی «فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ»[9] آنهایی که در خلفشان هستند، یعنی بروید آن جمرۀ عقبه، آن ریشهها را اول بزنید. اینهایی که در ظاهر میآیند با شما جنگ میکنند به حمایت پشتیبانان خودشان، جلو میآیند. شما اول آنها را تارومارشان بکنید. بعد پیمانشکنی آنها را میگوید شما اصرار نکنید. وقتی دیدید آنها شروع کردند پیمان را شکستند شما هم دیگر عهدی نداشته باشید؛ «وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً» جالب است قرآن نمیگوید خیانت را اعمال کردند. میگوید میترسید وقتی قطعاً میدانید آنها خیانت میکنند؛ «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلى سَواءٍ»[10] پیمانشان را جلویشان بینداز. آنهایی که پیمان را مدام اصرار میکنند میخواهند برجام را به هر شکلی که هست نگهش دارند، ریشهاش چه است؟ قرآن میگوید: اینها دشمن را قدرت برتر میدانند، ریشه این است. قدرت برتر ندانید اینها را؛ «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَبَقُوا» این آیات که میخوانم پشت سر هم است، خیلی زیباست. میگوید شما فکر نکنید اینها سبقت گرفتند. «إِنَّهُمْ لا یُعْجِزُونَ»[11] اینها هیچ نمیتوانند شما را تسلیم بکنند. راهش چه است؟ به جای التماس به آنها بیایید قوای خودتان را تقویت بکنید. آیۀ 60 از سورۀ انفال میرسد به اینجا «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ» هرچه میتوانید نیرو، انواع نیروها را در مقابل دشمن داشته باشید، نه برای جنگیدن؛ چون مؤمن هیچ وقت شروعکننده نیست. رهبر معظم هم فرمودند: جنگ دو طرف دارد. حالا یا ما باید شروع کنیم یا آنها، ما که هیچ وقت شروعکننده نیستیم. این افتخار برای مسلمانهاست که هیچ وقت شروعکننده نبودند و دنیا این را میداند و میبیند و دشمنانند که هیچ وقت نمیتوانند ادعا کنند که ما شروعکننده نبودیم. همیشه آنها شروعکننده بودند. در میدان جنگ هم باز مسلمانها شروع جنگ را باز نداشتند ولو در میدان جنگ صفآرایی هم داشتند میگفتند اجازه بدهید دشمن اول شروع بکند. در صدر اسلامش هم همینطور بوده است. قرآن میفرماید: «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُمْ» قوای نظامی خودتان را تقویت کنید تا دشمن را بترسانید. کدام دشمن؟ دشمنی که میشناسید و یک سری دشمنانی هم هستند که «وَ آخَرینَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ» یک سری دشمن هم هستند شما نمیدانید اینها هم با شما دشمناند. در ایام فتنه یک مرتبه میبینید باطنشان را رو میاندازند یک سری از کشورهایی که به ظاهر دشمنی نمیکردند یک مرتبه میبینید اینها هم دارند هم نوایی میکنند. قرآن میفرماید: هر چه میتوانید قوای نظامی خودتان را تقویت کنید نه اصرار روی پیمان داشته باشید. آن وقت است که میبینید که دشمن میترسد نه اینکه نخواهد، نمیتواند. جرأت نمیکند تعرض به شما بکند. بعد آیۀ 61 میفرماید: اگر دشمن جنگ را شروع کرد، در اثنای جنگ متوجه شد که زورش نمیرسد و گفت بیایید آشتی بکنیم؛ «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها» اگر آنها تمایل به صلح داشتند شما هم بپذیرید. پس مؤمن نه شروعکنندۀ جنگ است نه پافشاری روی استمرار جنگ دارد؛ بلکه هر گاه احساس مصلحت کرد که آرامش در پایان جنگ است میپذیرد منتها در پذیرش صلح میفرماید: «وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ» خودت را مستقل ندان. دشمن است باید مواظب باشی توکل به خدا بکن و احتمال خدعه و نیرنگ دشمن را دائماً باید بدهی. آیۀ 62 میفرماید: «وَ إِنْ یُریدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ» وقتی توکل به خدا میکنی، دشمن اگر بخواهد مخفیانه تصمیماتی برایت بگیرد، خداوند کفایتت میکند ولو در بحث طبس باشد، در پادگان نوژه باشد خدای متعال نقشههای آنها را بر آب میکند؛ «هُوَ الَّذی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنینَ» اوست که شما را یاری میکند و به واسطۀ مؤمنین همراهی میکند. حالا وظیفۀ شما چه است؟ اتحاد و انسجام؛ «وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ»[12] این خداست که بین دلهای شما را تألیف داد که اگر کل زمین را هم انفاق میکردی برای اینکه دلها کنار هم بیاید موفق نمیشدی؛ اما خدای متعال این کار را انجام داد.
بسیج؛ کفایتکننده رهبر مومنین
و آخرین نکته، به رهبر مؤمنین ببینید خدای متعال چه میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ»[13] ای پیامبر برای تو خدای متعال و این مؤمنینی که پا به رکاب تو هستند آمادۀ رزماند، بسیجیاند اینها کفایت میکند برای شما. اگر بیست نفر از اینها باشند در آیۀ بعد میفرماید: بیست نفر از اینها در کنار شما باشند غلبه پیدا میکنند بر دویست نفر از دشمنان. دشمنان همیشه از این مؤمنین میترسند. یکی از جاسوسهای آمریکایی چند وقت پیش گفت: ما از آن مردم متدین، بسیجی حالا با الفاظی که بنده دارم تعبیر میکنم گفت ما از این مردم ایران میترسیم، از این قشر که اینها حافظ نظاماند و حافظ اهداف نظام هستند و خون شهدا را محکم حفظ میکنند. بله همینطور است. آنها باید تجمعات شما را ببینند، انسجام شما را ببینند، فریاد تکبیر شعار شما را بشنوند و لرزه بر اندامشان بیفتد، آنها اینها را که ببینند احساس ترس میکنند و هیچگاه در فکر خیانت و تعرض به شما نمیافتند.
امیدوارم اینگونه اصول را که از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در این مدت مرتب استفاده میکردیم و مطابق با آیات قرآن است را همیشه سرلوحۀ خود داشته باشیم، عمل بکنیم و رضایت خدا، حضرت ولیعصر(علیهالسلام) و رهبر معظم انقلاب را داشته باشیم. رهبر عزیز انقلاب امیدشان به شما جوانها و مردم متعهد و متدین است که محکم بایستید و مطمئن به نصرت الهی باشید و پافشاری بکنید روی اصول نظام و دعا بکنید که این انقلاب وصل به انقلاب حضرت بقیةالله(ارواحنافداه) بشود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قُلْ یَأَیهَّا الْکَفِرُونَ، لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ، وَ لَا أَنتُمْ عَبِدُونَ مَا أَعْبُدُ، وَ لَا أَنَا عَابِدٌ مَّا عَبَدتُمْ، وَ لَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ، لَکُمْ دِینُکُمْ وَ لِىَ دِینِ
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[1] . حجرات، 7.
[2] . طلاق، 3.
[3] . علق، 6و7.
[4] . زخرف، 36.
[5] . طه، 14.
[6] . مفاتیح الجنان، فرازی از زیارت آل یاسین(علیهمالسلام)
[7] . انفال، 55.
[8] . انفال، 56.
[9] . انفال، 57.
[10] . انفال، 58.
[11] . انفال، 59.
[12] . انفال، 63.
[13] . انفال، 64.