خطبه اول نماز جمعه:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    توصیه به تقوا
    در ابتدا خودم و همۀ برادران و خواهران ایمانی، همه را به رعایت تقوا توصیه می‌کنم. روایتی را از امام عسگری(علیه‌السلام) که در آستانۀ میلاد آن بزرگوار هستیم، عرض می‌کنم که می‌فرمایند: «مَنْ لَمْ یَتَّقِ وُجُوهَ النَّاسِ لَمْ یَتَّقِ اللَّهَ»[1] کسی که در حضور مردم رعایت تقوا را نکند، در زمان تنهایی در پیشگاه پروردگار هم رعایت نمی‌کند. شایسته است همۀ ما، هم در حالت اجتماع و هم انفراد، در ارتباط با دستورات عبادی، دستورات مالی، در وظایف اجتماعی و سیاسی تقوا را رعایت کنیم.
    نشانه‌های مؤمن از نگاه امام‌حسن‌ عسگری(علیه‌السلام)
    امام عسگری(علیه‌السلام) در هشتم ربیع‌ الثانی سال 232 متولد شدند و در سال 260 یعنی 28سالگی به شهادت رسیدند. مدت امامتشان هم حدود 6 سال بیشتر طول نکشید. روایتی منسوب به آن بزرگوار است که باز برای رکن اصلی خطبه که توصیۀ به تقوا است، این روایت را می‌خوانم. امام حسن عسگری(علیه‌السلام) فرمودند: علامات مؤمن 5 چیز است. مؤمن 5 تا نشانه دارد.
    یکی را فرمودند: «صَلَاةُ إِحْدَى وَ خَمْسِینَ» در شبانه‌روز 51 رکعت نماز می‌خواند که منظور 17 رکعت نماز واجب است و دو برابر آن 34 رکعت هم نافله است. مؤمن همراه با نمازهای واجب خودش به این نوافل اهمیت می‌دهد. فقط استثنائاً روز جمعه 4 رکعت نافله اضافه دارد و آن 20 رکعت نافله است که صبح هنگامی که آفتاب طلوع می‌کند 6 رکعت نافلۀ ظهر خوانده می‌شود. یک مقدار که هوا روشن‌تر می‌شود، خورشید بالاتر می‌رود 6 رکعت دیگر می‌خواند. وقتی خورشید در وسط آسمان قرار می‌گیرد 6 رکعت دیگر، این 18 رکعت می‌شود و بعد 2 رکعت نافله هم قبل از اذان ظهر خوانده می‌شود که مجموعاً 20 رکعت نافلۀ روز جمعه است. دیگر بعد هنگامی که اذان گفته می‌شود و خطبه‌ها شروع می‌شود دیگر نافله‌ای وجود ندارد. افراد به استماع خطبه‌ها توجه می‌کنند. توجه دارید که 2 خطبه به‌منزلۀ 2 رکعت نماز است و عزیزانی که حاضر هستند باید استماع بکنند و با کسی سخن نگویند. حتی اگر کسی در بین صفوف وارد شد هر جا جای خالی است بنشیند و صحبت با بغل‌دستی نکند که رعایت این احتیاط شده باشد. البته اگر کسی به خطبه‌ها دیر رسید اشکالی ندارد. همان نماز جمعه برای او کفایت می‌کند؛ حتی اگر کسی در رکعت دوم به نماز جماعت رسید وقتی وارد شد که امام جماعت در رکعت دوم بود، آنجا هم مأموم نیت نماز جمعه کرده و اقتدا می‌کند. یک رکعت را با امام جماعت می‌خواند و بعد بلند می‌شود رکعت دوم را فرادا ادامه می‌دهد و حمد و سوره را هم بلند می‌خواند.
    دومین نشانه‌ای که امام عسکری(علیه‌السلام) می‌گویند برای مؤمن است؛ زیارت اربعین است که در این سال‌ها مشاهده می‌کنیم. امیدواریم خداوند نصیب همۀ آرزومندان بفرماید.
    سوم فرمودند: «وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیَمِینِ»؛ انگشتر خودش را در دست راست خودش قرار می‌دهد.
    چهارم فرمودند: «وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ» یعنی هنگام سجده پیشانی خودش را روی خاک می‌گذارد که بهترینش هم همان تربت حضرت سیدالشهدا(علیه‌السلام) است.
    و پنجم فرمودند: «وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» نشانۀ مؤمن آن است که «بسم الله الرحمن الرحیم» را در نماز ظهر و عصر بلند می‌گوید که این استحباب دارد. و در نمازهای صبح و مغرب و عشا که همۀ حمد و سوره باید بلند خوانده شود و این بلندخواندن بسم الله را در روایت هم دارد که خود نبی گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بلند می‌خواندند و بعد هم شیعیان تمسک به سنت آن حضرت کردند. بعضی از مخالفین که در روایت اسم آن‌ها آمده شده است، آن‌ها گفتند که ما می‌دانیم که پیامبر بسم الله را بلند می‌گفتند؛ اما چون شیعیان مقید هستند که از این سنت پیامبر تبعیت بکنند ما مخالفت می‌کنیم و یا نمی‌گوییم و یا آهسته می‌گوییم. در هر صورت یکی از نشانه‌های مؤمن و علامت ایمان شخص این است که بسم الله را در نمازهای خودش بلند می‌گوید.
    روایتی دیگر از امام‌حسن‌ عسکری(علیه‌السلام)
    ابوهاشم جعفری می‌گوید: من خدمت امام عسکری(علیه‌السلام) بودم. حضرت با دستان مبارکشان نامه‌هایی که برایشان آمده بود را پاسخ می‌دادند. قلم دستشان بود و می‌نوشتند تا وقتی که اذان شد. امام قلم را روی زمین گذاشتند و بلند شدند و به نماز ایستادند. من هم به امام اقتدا کردم. در اثنای نماز چشمم افتاد دیدم قلم دارد روی کاغذ به‌طور خودکار می‌نویسد و هنوز جواب نامه‌ها داشت نوشته می‌شد. تعجب کردم. وقتی نماز تمام شد، امام مجدداً رفتند قلم را برداشتند و ادامۀ نامه‌ها را شروع به نوشتن کردند و اجازۀ ورود بعضی از اصحابشان که به دیدار ایشان آمده بودند را دادند.
    قضیۀ احمدبن‌اسحاق
    مرحوم شیخ صدوق(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) هم قضیۀ احمدبن‌اسحاق را که از صحابی جلیل‌القدر امام عسکری(علیه‌السلام) و وکیل آن حضرت در قم بود و الآن قبر شریفشان در سرپل‌ذهاب است را نقل می‌کند. داستان زیبایی دارد. من بخش آخرش را عرض می‌کنم که ان‌شاءالله در توسلات ما به آن بزرگوار مؤثر باشد. وقتی که همراه سعدبن‌عبدالله خدمت امام رسیدند و چند روزی هم در سامرا خدمتشان بودند، هنگام خداحافظی احمدبن‌اسحاق در خدمت امام ایستاد و مثل مداحانی که می‌ایستند مدح شخصیت بزرگی را می‌گویند، در محضر امام ایستاد و گفت از خدای متعال تقاضا می‌کنم که رحمت واسعۀ خودش را بر شما و آباء و اجدادتان نازل بکند و همچنین امیدوارم که پروردگار صلوات خودش را بر جدتان محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و اهل‌بیتشان نازل بکند و از خدای متعال درخواست می‌کنم که این دیدار آخرین من نباشد و باز موفق به دیدار شما بشوم. وقتی این جمله را گفت، می‌گوید امام اشک از چشمانشان سرازیر شد و فرمودند: احمد در این دعای آخری که گفتی آخرین زیارتت نباشد اصرار نکن؛ زیرا در این بازگشتی که به قم برمی‌گردی در مسیر قم از دار دنیا خواهی رفت. احمدبن‌اسحاق خیلی نگران شد و چند لحظه‌ای مدهوش شد. وقتی به هوش آمد از امام تقاضا کرد که یک پارچه‌ای را برای کفنم عطا بکنید که امام بخشی از مالی که در خدمتشان بود را به او دادند و فرمودند آن تقاضای کفن هم که می‌کنی به ‌موقع خودش به تو خواهد رسید. دیگر در ادامه می‌گوید از امام خداحافظی کرد و در مسیر راه به شهر حلوان که امروزه سرپل‌ذهاب به آن می‌گویند، نزدیک آنجا که رسید تب کرد و کم‌کم تب او شدید شد و احساس کرد که دیگر لحظه‌های آخر حیاتش است. وقتی که به شهر رسید به دوستانش گفت من را تنها بگذارید، شب می‌خواهم با خدای خود مناجات داشته باشم. رفقای او از جمله سعدبن‌عبدالله  به کناری رفتند و صبح که آمدند ملاحظه کردند خادم امام عسگری(علیه‌السلام) آنجا حضور دارد و گفت در فوت این شخصیت «احمدبن‌اسحاق» به شما تسلیت می‌گویم و ما او را غسل دادیم، کفن کردیم و جنازه آماده است. بیایید نمازش را بخوانید و او را دفنش بکنید. الآن مزار ایشان در آنجا زیارت‌گاه است.
    رحلت حضرت فاطمۀ معصومه‌(سلام‌الله‌علیها)
    همچنین روز سه‌شنبه دهم ربیع الثانی سالگرد رحلت حضرت فاطمۀ معصومه(سلام‌الله‌علیها) است که رحلت این بانوی گرامی را هم به همۀ ارادتمندان و محبین اهل‌بیت(علیهم‌السلام) تسلیت عرض می‌کنم و توصیه می‌کنم سعی کنید به زیارت این مجلله شرفیاب شوید که قبل از به‌دنیا آمدنشان امام صادق(علیه‌السلام) بشارت دادند که فرزندی از موسی یعنی فرزندشان به دنیا می‌آید و او در قم دفن می‌شود و همۀ شیعیان جهان به شفاعت او وارد بهشت خواهند شد. همۀ ما به شفاعت این مجلله و شفاعت مادرشان نیاز داریم. امیدوارم همۀ ما مشمول شفاعت آن خاندان قرار بگیریم.
    سالگرد شهادت شهید مفتح؛ روز وحدت حوزه و دانشگاه
    همچنین روز سه شنبه روز وحدت حوزه و دانشگاه و سالگرد شهادت شهید دکتر مفتح است که به همین مناسبت نام‌گذاری شده است. توجه دارید که مراد از وحدت حوزه و دانشگاه این نیست که علوم دانشگاه به حوزه بیاید و در حوزه تدریس شود یا علوم حوزه در دانشگاه تدریس شود؛ بلکه منظور از وحدت این است که این دو نهادی که هر دو نهاد علمی بوده و نخبه‌پرور است، هر دو حامی یکدیگر و مکمل یکدیگر باشند. چون اساساً علومی که در حوزه خوانده می‌شود، علومی است که مربوط به کمال روح انسان و سازندگی معنوی انسان است و علومی که در دانشگاه تدریس می‌شود اساساً مربوط به زندگی ظاهری و مادی انسان است. می‌دانید یک شخص هم جسم و هم روح دارد. برای جسمش نیاز به علوم دارد، برای روحش هم نیاز به علوم دارد و این دو نهاد حوزه و دانشگاه از این جهت می‌توانند مکمل یکدیگر باشند و الا اگر فقط علوم حوزوی خوانده بشود و علوم روز که مربوط به زندگی انسان‌هاست خوانده نشود در این جهت ناچار می‌شویم دست نیاز به سوی دشمنان دراز کنیم. یا بالعکس اگر در دانشگاه فقط علوم زندگی و دنیای انسان و مادیات خوانده بشود؛ اما از معنویت خبری نباشد ممکن است کسانی که آنجا رشد می‌کنند به جای خدمت به جامعۀ خودشان خیانت بکنند. بنابراین، منظور از وحدت این دو نهاد این است که مکمل یکدیگر باشند. اساتید حوزه مرتب در دانشگاه حضور پیدا کنند و بالعکس. مرتب جمع‌های مشترک و نشست‌های مشترک داشته باشند و اهدافشان را خوب بیان بکنند و از یکدیگر حمایت بکنند. امیدوارم آنچه که در این جهت خواستۀ امام بزرگوارمان بود و رهبر معظم انقلاب هم در این سال‌ها مرتب روی آن پافشاری داشتند، خوب تحقق پیدا بکند و بیش از پیش شاهد وحدت بین این دو قشر باشیم و جامعۀ خودمان را هم در ترقی بالاتر ببینیم.

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏
    قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ، وَ لَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدُ

    خطبۀ دوم نماز جمعه:

    بسم الله الرحمن الرحیم

    توصیه به تقوا
    مجدداً خودم و همۀ عزیزان را متوجه رکن اساسی خطبه می‌کنم و آن رعایت حدود الهی بوده و امتثال دستورات پروردگار است تا مقداری که در توانمان است؛ «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ»[1]. یک روایتی هم از امام عسکری‌(علیه‌السلام) پیرامون تقواست که فرمودند: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا شَیْناً» رعایت تقوا را داشته باشید و باعث زینت ما باشید و سبب سرافکندگی ما نباشید. «جَرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ قَبِیحٍ» رعایت تقوایی که می‌کنید، همۀ مودت‌ها، احساس دوستی‌ها را در جامعه به سوی ما جلب بکنید و کارهای زشت و قبیح را از ما دور بکنید. نگویند شیعیان این‌چنین هستند، پیروان امام عسکری(علیه‌السلام) خودشان آلوده هستند.
    اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با خانوادۀ شهدا
    در این خطبه ابتدا به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در چهارشنبۀ گذشته در دیدار با خانواده‌های شهدا اشاره‌ای دارم که هم‌چون همیشه نکات مهمی را متذکر شدند. من فرمایشات ایشان را در 6 نکته جمع‌بندی می‌کنم:
    ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب
    نکتۀ اول، ریزش‌ها و رویش‌های انقلاب بود که بارها این را اشاره کردند. انقلاب هرچه جلوتر می‌رود عده‌ای پیاده می‌شوند؛ اما افراد زیادی هم هستند که به انقلاب می‌پیوندند. ریزش‌ها و رویش‌ها همیشه وجود داشته است. به‌خصوص شهدای مدافع حرم که بسیاری از این‌ها اصلاً زمان حضرت امام را درک نکردند و بعد از رحلت ایشان به‌دنیا آمدند؛ اما ملاحظه کنید چه جوان‌های پاکی بوده که یکی دو تا هم نیستند و الآن هم هزاران نفر در شهرها و استان‌های مختلف آمادۀ جانفشانی و حمایت از حرم حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) هستند. در صدر اسلام هم همین‌طور بود. در صدر اسلام ملاحظه کنید پیامبر خدا در سال 11 هجری از دار دنیا رفتند و کسانی بعداً به‌دنیا آمدند که می‌بینیم تا سال 61 هجری که جریان عاشورا اتفاق افتاد و 50 سال از رحلت پیامبر گذشته بود، اکثر اصحاب و یاران امام حسین(علیه‌السلام) زیر 50 سال سن دارند. یعنی در همان دورانی که غصب خلافت شده بود این‌ها دوران کودکی و نوجوانی و جوانی خودشان را گذراندند و آنچنان عشق به اهل‌بیت(علیهم‌السلام) می‌ورزیدند و منتظر روز عاشورا و سرزمین کربلا بودند. الآنش هم در همین دوران همین‌طور است و ملاحظه می‌کنید با همین ریزش‌هایی که هست، رویش‌های فراوانی هم در کنار این‌ها وجود دارد.
    هوشیاری ملت
    نکتۀ دومی که اشاره کردند هوشیاری ملت بود. فرمودند: گرچه نقشۀ دشمن لو رفته و دیگر مردم می‌دانند که دشمن با نظام ما در تضاد است و می‌خواهد نظام ما را سرنگون بکند. بهانه‌های هسته‌ای و موشکی و حقوق بشر، آن‌ها بهانه‌های اساسی دشمن نیست. این‌ها را مردم می‌دانند. در عین حال فرمودند مردم باید هوشیاری خودشان را خوب حفظ بکنند که اگر غافل بشویم در حین غفلت ممکن است دشمن زهر خودش را بریزد.
    نقاط قوت انقلاب اسلامی
    نکتۀ سوم، فرمودند: دشمن درصدد است که بر ما فشار بیاورد تا ما از نقاط قوت انقلاب خودمان دست برداریم. سه تا نقطۀ قوت را متذکر شدند: یکی بحث پیشرفت هسته‌ای، دوم بحث موشکی و سوم نفوذ منطقه‌ای. فرمودند: دشمن با روش‌های مختلف حالا با تبلیغات، با تحریم‌ها، گاهی با جنگ‌های روانی می‌خواهد ما از این سه نقطۀ قوتی که در واقع اقتدار نظام ما به آن وابسته است منصرف شویم. اما باید دقت بکنیم. بنده این را هم عرض بکنم در همین هفتۀ آینده روز 26 آذر در سال 65 در اوج جنگ تحمیلی همین کشورهای غربی که الآن به ما می‌گویند شما موشک نداشته باشید، این‌ها از جمله فرانسه بین 45 تا 60 نوع هواپیمای ویراژ 2000 در اختیار عراق گذاشتند و سال 61 در 28 آذر هم که سالگرد حملۀ موشکی عراق است، کشورهای غربی موشک‌ها را در اختیار عراق گذاشتند و ابتدائاً شهر دزفول را و بعد هم شهرهای دیگر را تا اصفهان و تهران و جاهای دیگر را مورد حملات موشکی خودشان قرار دادند. این است که نظام ما الآن دیگر کوتاه نمی‌آید. روی بحث موشکی نه مذاکره می‌کنیم و نه از آن‌ها واهمه داریم و نه دست از آن برخواهیم داشت.
    قدردانی ملت ایران از شهدا و خانواده‌هایشان
    نکتۀ چهارمی که از فرمایشات رهبر معظم عرض می‌کنیم این است که فرمودند ملت ایران قدردان خانواده‌های شهدا و نیز خود شهدا هستند. قدر این‌ها را دارند و نمونۀ آن حضورشان در تشییع جنازه‌های شهدایی است که گاهی تشییع می‌شوند. در شهرها می‌بینید جمعیت‌های فراوانی حضور پیدا می‌کنند و تجلیل می‌کنند. به خانواده‌های آن‌ها سر می‌زنند و عرض تسلیت و تبریک به آن‌ها دارند. فرمودند ملتی که شهادت دارد حتماً به سعادت خواهد رسید و هیچ نیرویی در دنیا توان ایستادگی در مقابل این ملت را نخواهد داشت.
    قدرت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران
    مطلب پنجمی که در فرمایشاتشان بود فرمودند: برخلاف تحلیل‌هایی که بعضی افراد کج‌فهم و غرب‌گرا از اقتدار نظام جمهوری اسلامی دارند، جمهوری اسلامی ایران بیش از گذشته دارای قدرت و اقتدار است و با نیروی معنوی که در بین مردم است و آن تلاش علمی که جوان‌ها دارند، این راه را با قوت و با نشاط ادامه خواهند داد.
    40سالگی انقلاب اسلامی ایران
    نکتۀ ششم هم بحث 40سالگی انقلاب را اشاره کردند. فرمودند: انقلاب ما در آستانۀ 40سالگی است و ان‌شاءالله برنامۀ جشن‌ها و حضور در راهپیمایی 22بهمن بهتر از سال‌های قبل در ایران اسلامی انجام خواهد گرفت. نکته‌ای که در همین‌جا لازم است اشاره بکنم: از همۀ گروه‌ها، از همۀ جناج‌ها و هر طیفی که باشند و از هر شغلی، از دانشگاهیان، دانشجویان، روحانیون، کسبه و تجار، کارگران، صنعت‌گران، از همه و همه تقاضا دارم از الآن خودتان را آماده بکنید که جشن‌های 22بهمن و دهۀ فجر بهتر از سال‌های قبل انجام بگیرد. کانون‌های فرهنگی و مساجد، جوان‌های عزیز که هر سال برای برگزاری این جشن‌ها تلاش می‌کردند یک مبلغ ناچیزی هم از شهرداری به آن‌ها داده می‌شد که البته برای این فعالیت‌های دینی‌شان کفایت نمی‌کرد. شاید یک سوم، یک پنجم نیازشان هم نبود؛ اما بالاخره یک حرکتی می‌شد. متأسفانه در این دوره این کمک هم قطع شده و تأسفی که دارم این است که سخن‌گوی شورا چند وقت پیش به‌عنوان اینکه می‌خواهد مخالفت خودش را به این کمک‌هایی که به دین مردم می‌شد اعلام کند، آمده است به بهانۀ شفافیت مطرح می‌کند که بدانید شورای قبلی چه مبالغی را به چه گروه‌هایی کمک کرده است. اولاً این کمک‌هایی که شده خیلی ناچیز بوده و ثانیاً وظیفۀ کسانی که عهده‌دار شهر و شهرداری هستند آن است که هم به زندگی مردم و هم به فکر مردم خدمت بکنند. بنا نیست بودجه‌ای که در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد فقط صرف تئاتر و جشن‌ها و کنسرت‌ها و دعوت از خواننده‌ها و تقویت دوچرخه‌سواری دختران و پسران بشود و مدام از این‌ها و اختلاط‌های پسر و دختر و جشن‌هایی که گرفته می‌شود حمایت بکنند. خب مردم از این نگران هستند. این بار چندمی است که گفته می‌شود! ای کاش در این مجامع مردمی و حداقل در نماز جمعه حضور داشتند؛ اما خب حضور پیدا نمی‌کنند. بنده هم اطلاع ندارم که آیا بقیۀ اعضای شورا هم با سخن‌گو مخالفت کردند یا نه؟! اما حداقل انتظار داشتم که یک برخوردی با او بشود؛ اما برخورد که نشد. حالا کمک‌ها هم که نیست فکر می‌کنند که جوان‌های عزیز ما این پولی را که می‌گرفتند صرف کار شخصی خودشان مگر می‌کردند! چندین برابر آن را رویش می‌گذاشتند و دارند فعالیت دینی و قرآنی می‌کنند و جشن‌های انقلاب را برگزار می‌کردند. این را اینجا عرض بکنم که جوان‌های عزیز هیچ‌وقت منتظر این کمک‌ها نیستند. کمک‌ها بشود یا نشود آن‌ها فعالیت خودشان را ادامه خواهند داد و امسال هم علی رغم اینکه کمکی از ناحیۀ مسئولین به آن‌ها نشد و مخالفت هم شده است، خواهند دید که ان‌شاءالله جوان‌ها پرشکوه‌تر از سال‌های قبل جشن‌ها را خواهند گرفت و هم در راهپیمایی 22بهمن شرکت خواهند کرد.
    مشکل آب اصفهان و تبعیض در تخصیص بودجه به استان‌ها
    نکتۀ آخری که می‌خواهم خدمتتان باز اشاره‌ای داشته باشم رئیس‌جمهور محترم چند روز قبل اشاره فرمودند که ما مشکل کمبود آب نداریم. ما در جنوب آب در دریا داریم، در شمال هم داریم. مشکل ما مشکل تلاش و جدیت است. خب این سخن، سخن خوبی است. در سراسر کشور بالاخره استان‌های مختلف برداشت خودشان را دارند؛ اما در استان اصفهان چه برداشتی از این سخنان می‌توان داشت؟! به‌خاطر اینکه دولت در بودجۀ امسالش هیچ تخصیصی برای آب اصفهان قرار نداده است؛ حدود 10 روز است نمایندگان استان اصفهان استعفا دادند. نمایندگان هم بارها اتمام حجت به مسئولین کرده‌اند، نه اینکه نگفته باشند بارها به ایشان گفته‌اند اما نمی‌دانم چه است؟! مردم اصفهان حتی حدود یک سال و نیم پیش که در 25 آبان خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدند، امام جمعۀ محترم خدمت رهبر معظم گفتند که دستور بدهند که از صندوق توسعۀ ملی پولی برای آب اصفهان تخصیص داده بشود؛ همان‌طوری که برای دریاچۀ ارومیه این کار شد. ایشان فرمودند برای دریاچۀ ارومیه دولت از من تقاضا کرده است؛ اما راجع به آب اصفهان تقاضا نکرده است، تقاضا بکنند تا من موافقت بکنم. خب انتظار بود، دیگر بحث آب که بحث جناحی که نیست! حالا نمایندگان استان اصفهان خودشان از جناح‌های مختلف هستند؛ اما در این جهت همه متفق‌اند که باید این مشکل آب حل بشود. دولت که دولت تدبیر و امید است. خب مردم نگاهشان به تدبیر دولت است. رئیس‌جمهور محترم می‌فرمایند مشکل آب نیست، مشکل تلاش است. خب تلاش هم منوط به بودجه است. باید بودجه‌ای گذاشته بشود که تلاشی برای این کار انجام گیرد. مردم نگاهشان به تدبیر دولت است اما حدود ده روز گذشته است و کم‌کم دارند ناامید می‌شوند. خب چه کنیم؟! دیگر این آخرین نکته‌ است و امام‌جمعۀ محترم در هفتۀ گذشته در همین خطبه‌ها موضع‌گیری خوبی داشتند. گفتند معاون اول ریاست جمهوری آب را در زمانی که ایشان استاندار اینجا بودند به یزد منتقل کردند. گفتند الآن هم که شما در رأس کار هستید، بیایید این مشکل آب اصفهان را هم حل بکنید. متأسفانه نمی‌دانم چه است؟! بخواهیم حمل بر تسامح بکنیم، بگوییم اشتباهی رخ داده است، خب ده روز گذشت! ما انتظار داشتیم که در این 10 روز هم رئیس دولت و هم رئیس مجلس یک حمایت جدی بکنند. مردم را از خودشان بدانند. مردم را در روبه‌روی خودشان نگاه ندارند. مردم اگر ببینند این موضوع بیش از این بخواهد معطل بشود و بودجه‌ای برای این کار تصویب نشود آن‌وقت حق دارند که نسبت تعمد بدهند. بگویند مثل اینکه تعمدی در کار است که بخواهند کار اصفهان حل نشود. من تعجب می‌کنم! من نکته‌ای را که شنیدم خوشحال هم شدم که آقای جهانگیری به دلیل اینکه خودشان اهل یکی از استان‌های کشور هستند، در آن استان آن‌قدر اشتغال‌زایی کردند که مسئلۀ بیکاری به صفر رسیده است. خب من خوشحال می‌شوم که این کار انجام شده است. ما آن استان‌ها را با استان خودمان یکی می‌دانیم، همۀ کشور را یکی می‌دانیم، دوئیتی نمی‌دانیم؛ اما عرض بنده این است که چرا اصفهان ما باید نسبت بیکاری جوان‌هایش از میانگین همۀ کشور بیشتر باشد. یک تلاشی هم برای اینجا بکنیم. چه فرقی است بین اینجا و آنجا؟! خب این تلاش‌ها این است.
    و در نهایت عرض بکنم من بین خود و خدا اتمام حجت می‌کنم مردم بیش از ده پانزده سال است که دارند با بصیرت خودشان و صبر انقلابی خودشان مدام سکوت می‌کنند؛ اما اگر بخواهند این بار هم مورد بی‌مهری دولت‌مردان قرار بگیرند مردم دست از انقلابشان برنمی‌دارند. اما در انتخابات آینده نشان خواهند داد که با چه کسانی هستند.
    خداوند متعال به همۀ شما خیر و برکت عطا بکند. در این روز جمعه ساعتی که بعد از زوال است، روایت دارد که دعا مستجاب است. پروردگارا آرزوی همۀ ما این است یک نماز جمعه‌ و یک نماز جماعتی را به امامت حضرت بقیة‌الله(ارواحنافداه) اقامه بکنیم. این آرزو را نصیب ما و همۀ آرزومندان بفرما. پروردگارا ما را به آنچه که مرضی تو است هدایت فرما و از آنچه غضب تو است ما را دور گردان. پروردگارا ایام ظهور ولیت را به‌زودی نصیب ما بگردان. رهبر معظم انقلاب، نظام اسلامی ما، خدمتگذاران به اسلام و نظام را محافظت فرما و به اهداف بلندشان به زودی و به آسانی برسان. مجاهدین ما را سالم به اوطانشان بازگردان. دشمنان را ذلیل و نابودشان گردان.

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ‏
    إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ، وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فىِ دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا، فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ  إِنَّهُ کَانَ تَوَّابَا

    صدق الله العلی العظیم
    و السلام علیکم و رحمة الله

     

     


    [1] . تغابن، 16.

     

     


    [1] . بحارالانوار، ج68، ص336.

     

    کانال تلگرام - دروس کانال تلگرام - بیانات و اخبار